انش آموزان مهم ترین رکن نظام آموزش و پرورش هر کشوری محسوب می شوند. شاد زیستن برای کودک به همان اندازه مهم است که تغدیه خوب، محبت کردن و حفاظت از او اهمیت دارد، زیرا سلامت روحی و روانی و فیزیکی و جسمانی او را تامین می کند. عواملی که می تواند این سرمایه ملی را برای رشد بهینه و کیفی آماده سازد، مهارت های رفتاری است که در محیط آموخته می شود نه فقط محفوظات علمی. نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و تکامل همه ابعاد وجودی یک دانش آموز در بعد جسمانی، شناختی، عاطفی، اخلاقی و معنوی میشود. چنانچه یک بعد از این ابعاد دچار صدمه شود و یا مورد غفلت و فراموشی قرار گیرد، دانش آموز به توانایی ها و شایستگی های کامل دست نخواهد یافت. با توجه به اینکه ايجاد نشاط و شادابي يکي از مؤثرترين راه ها براي افزايش بهداشت رواني در جامعه است، مدرسه بعنوان يک نهاد مي تواند با بوجود آوردن زمينه ها و برنامه هايي باعث هر چه شاداب کردن جامعه شود. اگر در مدرسه شوق زندگي کردن بوجود آيد خود به خود اثرگذار بر جامعه خواهد بود. انسان هاي شاد زندگي خود را تحت کنترل دارند، مسئوليت پذيرند، هدفمند هستند، ديد مثبت به زندگي دارند. آينده نگر و اميدوارند و در مقابل مشکلات و سختي ها از پاي نمي نشينند. برای دست یابی به تحقق آرمان های مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد نمود. در واقع شاداب سازی مدارس را باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جستجو کرد.
منبع : سایت تابناک
شايد در اولين نگاه احساس کنيم که انجام همه امور فوق در مدارس مستم پرداخت هزينه هاي سنگين باشد و مسلماً در مدارس دولتي چنين امکاني وجود ندارد، ليکن با کمي تأمل به اين نتيجه مي رسيم که انجام بسياري از اين پيشنهادات فوق مي تواند با درايت و مديريت صحيح با حداقل بودجه و امکانات انجام شدني باشد. و به اشکال مختلف مي توان شادابي و طراوت را به کودکان و نوجوانان اين مرز و بوم هديه دهيم و در نهايت جامعه اي شاد داشته باشيم که اين خود باعث بروز رشد استعدادها و خلاقيت ها در جوانان ما خواهد شد. شاداب سازي و ايجاد روحيه شاد در دانش آموزان و جلوگيري از افسردگي آن ها باعث مي شود افرادي هدفمند، کارآمد و مسئوليت پذير در جامعه داشته باشيم. در اين ميان عوامل متعددي دست به دست هم داده تا اين هدف محقق شود.
- مهمترین عامل نقش خانواده است، تربیت فرزند از اوان زندگی و ایجاد نشاط او وپیوند میان خانواده و مدرسه وتعامل این دو در ایجاد هماهنگی با هم می تواند روشی مؤثر برای ایجاد شادابی در فرزند پیدا و اجرا شود.
- از دیگر عوامل مهم نمازاست، نماز عاملی است مهار کننده روح انسان و باعث آرامش قلب و جلوگیری
از اضطراب و افسردگی در شخص میشود، پس اجرای نماز جماعت وجلسات متعدد مربوط به نماز و اشاعه آن میتواند در شادابسازی دانشآموزان مؤثر باشد.
پس با این تفاسیر میتوان گفت با شاداب سازی محیط کمک شایانی به شادابی فرزندان و رشد همه جانبه (اخلاقی، آموزشی و) آنها میشود.
منبع: سایت تابناک
نشاط و شادابي در مدرسه باعث رشد و شکوفايي در همه ي ابعاد وجودي يک دانش آموز مي شود. در محيط شاد، ذهن انسان پويا، زبانش گويا و استعدادش شکوفا مي گردد. در قرن جديد سرلوحه ي تعليم و تربيت در يک جمله خلاصه شده است. شوق زندگي کردن را به دانش آموزان بياموزيم» پس بايد معتقد باشيم که در حقيقت رشد پايدار ما در گرو شادي پايدار است و اين شادي بايد در مدارس ايجاد و مديريت شود. (صباغیان، 1384)
براى این که سلامت جسمانى و روانى کودکان، دانش آموزان، اطرافیان و خودمان حفظ شود، باید سعى کنیم با شناسایى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنیم.از آن جا که شادى بزرگ ترها عامل مؤثر در شادى و نشاط کودکان است و اولیاء و مربیان غمگین نمى توانند فرزندان و دانش آموزانى شاد تربیت کنند، از این رو با ارائه نظام اعتقادى درست براى دستیابى به شادى، مى توان به افزایش شادى در میان افراد جامعه کمک کرد. هنگامی که مدرسه مکانی برای آموختن مهارت های کاربردی زندگی باشد برای دانش آموزان شوق انگیز و نشاط آور خواهد بود. دانش آموزان در این مدارس با حوصله و اشتیاق به عمق مطالب پی می برند، آنها را می فهمند، تجربه می کنند و به زندگی خود مرتبط می سازند. از این رو با ذوق و شوق به مدرسه آمده و امید به موفقیت و زندگی در آنها تقویت می گردد. زیرا نشاط و انبساط موجب شکوفایی استعدادها شده و انسان شاداب، پویا و پر تحرک به زندگی امیدوار گردیده و برای رسیدن به اهداف خود سرسختانه تلاش می کند. مهمترین مولفه شاد بودن امید به زندگی است. به عبارت دیگر بین شاد بودن و امید به زندگی یک رابطه مستقیم وجود دارد. به امید روزی که در مدارس ما تمامی مولفه های شاد به کار گرفته شود. (مرآتی، 1382
منبع سایت تابناک
دو هدف آموزش و پرورش که همهی مردم و متخصصان آموزش و پرورش به دنبال آنهستند، یعنی توانایی علمی و پرورش شخصیت ،نه تنها یکدیگر را از میدان بهدر نمیکنند،بلکه مکمل هم هستند. (وین و والبرگ، 1985). بدین معنی که توانایی علمی باعث شکوفاییشخصیت شده و بالعکس.
گینز برگ و هانسون، 1986، گزارش دادهاند که دانشآموزانی که دارای انضباط ذاتی بوده ،مذهبیتر و سختکوشتر هستند و یا برای آموختن، ارزش بیشتری قایل هستند و درآزمونهای پیشرفت درسی، نمرات بالاتری کسب میکنند.
بر این اساس مدارس باید در قبال پرورش شخصیت و رشد همه جانبهی کارکنان، دانشآموزان و اولیای آنها حساس بوده و متعهدانه عملکنند.
باید بپذیریم که رشد همه جانبهی شخصیت دانشآموزان نیازمند داشتن برنامهی جدّیدر مدرسه است و صرفاً به اجرای تکنیکهای خاصی از آموزش شخصیتی نباید بسنده کرد، آموزش هنر و موسیقی،تربیت بدنی، بسیاری از جنبههای شخصیت انسان را در بر میگیرد و این در حالی است کهمتأسفانه حرمت این دروس در مدارس از شأن کافی برخوردار نیست.
ارزشمندترین خوی و خصلت مردان حلم است.عقلی که همراه و مقارن با حلم نباشد، خیری در آن نیست. به منزلت حقیقی ایمان نمیتوانرسید مگر با حلم و رأفت. نهجالبلاغه»
هنگامی که ارزشهای دوستی، همکاری و تعاون و مسئولیتپذیری ،صبوری ،جدّی گرفته می شوند، مدرسه بهعنوان بهترین محیط برای یادگیری و روابط دوستانه بهشمار می آید. وقتی که برنامهی درسی زاید و تکراری وجود ندارد و فقط نکات اساسی مطرح میشود ،دانش آموزان فرصت تفکر در آنچه را که میآموزند، بهدست میآورند.
آنها معنی و مفهوم واهمیت آنچه را که میآموزند، به خوبی درک میکنند و این موجب میشود که دانشآموزانبه مدرسه و کلاس درس علاقه پیدا کنند و احساس تعلّق خاطر و وابستگی به مدرسه را درخود رشد دهند.
تولید برنامه درسی در مدرسه برای افزایش میزان تحقق هدف های آموزش وپرورش وآموزش ویادگیری ارزشها ومهارت های زندگی، وپاسخگویی به دیگرنیازهای منطقه ای ،محله ای ومدرسه ا ی گامی موثر درراه تمرکززدایی برمی دارد.
این برنامه علاوه بر برنامه درسی ملی به عنوان برنامه مکمل براساس مطالعات آسیب شناسی با بهره گیری از پژوهش مشارکتی کارکنان مدرسه، در بالین مدرسه، با هدف بهبود عملکرد مدرسه توسط کارکنان مدرسه تولید خواهدشد.براین اساس مدرسه زندگی به عنوان سازمان یادگیرنده ،محل رشد استعدادها و توانمندیهای مدیران،معلمان،دانش آموزان واولیای آنها است.درحالی که در دیدگاه سنتی (عادتی ) مدرسه،صرفا مکان پرورش و رشد استعدادهای دانش آموزان است.
بدیهی است این چنین مدرسه ای که به فکر رشد تمامی متغیرها وپارامترهای خود باشد،مورد استقبال مدیران ،کارکنان،دانش آموزان و اولیای آنها قرارخواهدگرفت ودرنزد جامعه از مقبولیت ومشروعیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
رویکردی محیطی _ فرهنگی است.براین اساس هدف های غنی سازی باید در فرهنگ مدرسه وجامعه مورد توجه وعنایت جدی قرار گیردودربرنامه درسی مشتمل بر اهداف،محتوا(مجموعه تجارب یاددهی-یادگیری)،روش ها واستراتژی های یاددهی-یادگیری،منابع وامکانات و روش های ارزشیابی ،به صورت یکپارچه و تلفیقی در راهنمای برنامه درسی کلیه پایه های تحصیلی مورد عمل قرارگیرد.
براین اساس غنی سازی برنامه درسی ماهیتی روشی دارد تا محتوایی.باعتقاد ما ،رویکرد آموزش مستقیم و محتوایی،یعنی گنجاندن درسی به نام مهارت های زندگی در جدول برنامه هفتگی و اختصاص ساعاتی محدود در هفته به آن ،به معنای ترک زندگی است تا زندگی.
مدرسه زندگی به عنوان سازمان یادگیرنده ،محل رشد استعدادها و توانمندیهای مدیران، معلمان، دانش آموزان و اولیای آنهاست .اگر مبالغه نشود میتوان گفت بسیاری از آشفتگیها در جوامع معاصر،به عدم پایبندی جوامع به یک نظام هماهنگ ارزشی، که افراد را به سوی رفتارهای دقیق و ویژه سوق میدهد ،بر میگردد.
تربیت یک کوشش اخلاقی است. مدیران و معلمان پیوسته متوجه هستند که چه چیزی شایسته گفتار و کرداراست و چه رفتاری زیبنده دانش آموزان ؟ آنها به اشاعه ارزش ها ی اخلاقی و بهسا زی رفتار فردی و اجتماعی علاقه مند هستند.میتوان گفت امکان تعلیم فضیلت در صورتی وجود دارد که مقصود ما از تعلیم فضیلت کمک به شاگرد برای آگاه شدن از آن باشد.
اگر منظور ما از تعلیم و یادگیری فقط اشاعه و کسب م.اتی در باره چگونگی اخلاقیات باشد در این صورت ارزش ها قابل تدریس هستند.معلمان می توانند از شاگردان امتحان کنند و ببینند در باره ارزش ها چه می دانند، اما هیچ معلمی نمی تواند حتی پس از کوشش توام با مراقبت تمام و آنچه می توانسته است تضمین کند که شاگرد به ارزش های اخلاقی پی برده است و در انتخاب برخی ارزش ها برای زندگی خویش به او کمک کرده است و شاگرد هم به هنگام امتحان متوسل به نیرنگ نخواهد شد؟ (احمد مهدی عبدالحلیم /ترجمه مهدی اسدی 1379)
درباره این سایت